محل تبلیغات شما



در مراجع معتبر یهودی در مورد این روز چنین آمده است:


روزنهم ماه ماه یازدهم عبری (آب) که در آن بیاد می‌آورند تخریب معبد اول و دوم را.
نخستین معبد در همین روز توسط بابلیان در سال 586 قبل از مسیح تخریب شد. و معبد دوم توسط رومیان دردر سالگرد همین روز در سال 70 می‌لادی.


آنان از جهت دیگری نیز این روز را بزرگ می‌دارند. وآن اینکه در این روز منتظر ظهور مسیح موعود هستند.


در این روز در اسرائیل تعطیل عمومی است و یهودیان از انجام هر کاری پرهیز می‌کنند. آز انجا که انهدام معبد دوم در همان روز اتفاق افتاده است انتظار می‌رود انهدام معبد سوم آنان نیز در اورشلیم در همین روز اتفاق بیفتد.


در منابع روایی اهلبیت در مورد روز ظهور حضرت مهدی علیه السلام آمده است که آن حضرت در روز عاشورا ظهور خواهند فرمود.


اگر این حدیث را معتبر بدانیم تاریخ ظهور آن حضرت 10.1.1444 خواهد بود و نکته عجیب در این است که این روز مصادف است با همان 9.11.5782 عبری که یهودیان در آن منتظر ظهور حضرت مسیح نیز می‌باشند.


*******

تفسیر ریاضی سوره مبارکه کهف و زوال اسرائیل


به دست حضرت مهدی علیه السلام در سال 2022


*******

بجای مقدمه


*******

پاسخ به يك سؤال اساسي


قبل از ورود به این مبحث لازم است به یک سؤال اساسی در مورد ظهور باهر النور آن حضرت پاسخ داده شود.


در منابع روایی اهلبیت روایات معتبری نقل شده است مبنی بر تکذیب آنانی که در مورد آن حضرت به توقیت می‌پردازند.


در بعضی از موارد برای تأکید بیشتر جمله (کذب الوقاتون) حتی سه مرتبه تکرار شده است.


بنابراین تعیین وقت برای ظهور آن حضرت اشکال شرعی دارد و از انجام آن ممانعت بعمل آمده است.


*******

پاسخ اول:


پاسخ نخست اینستکه خود ائمه هدی علیهم السلام در به رخی ازروایات به تعیین زمان ظهور البته بصورت معما گونه و رمزی برای خواص اصحاب خویش پرداخته‌اند و زمان دقیق ظهور را با کد گذاری‌های مخصوصی تعیین کرده‌اند.مانند آنچه از معصوم علیه السلام روایت شده است که فرموده‌اند ظهور آن حضرت در سال یس والقرآن الحکیم خواهد بود.


*******

در این جا به یکی از این روایات اشاره می‌کنیم.


امام صادق علیه السلام در ذیل روایتی طولانی فرمودند:


ای ابا لبید : برای من در مورد حروف مقطعه قرآن دانش انباشته ایست.

 

آنگاه فرمود:


الف مساویست با یک و لام مساویست با سی و می‌م مساویست با چهل وصاد مساویست با نود. و مجموع آن مساویست با عدد یکصد وشصت ویک. آغاز خروج امام حسین در (الم) بود. آنگاه که زمان او سر آمد مردی از بنی عباس قیام کرد در (المص) وقیام قایم ما بعد از انقضای مدت او در (الر) خواهد بود.


این مطلب را درک کن واین راز را نگهدار.


بحار الانوار مجلسی ج13 106/52


بررسی روایت فوق را از نظر عددی به زمان دیگری واگذار می‌کنیم اما روایت فوق نشانگر آن است که


اولا: ائمه هدی علیهم السلام از زمان ظهور آن حضرت آگاهند.


ثانیا: منعی از توقیت وجود ندارد. تنها نکته‌ای که دراین حدیث قابل توجه است حفظ اسرار آل محمد است که برآن تأکید شده است.


*******

 

پاسخ دوم:


اگر در مواردی حضرات ائمه معصومین علیهم السلام خودبه زمان ظهور اشاره کرده‌اند ، اینکار با مفاد روایات منع از توقیت منافات دارد. از اینرو باید برای آن راه حلی پیدا شود.


یا باید ضعف روایات توقیت از نظر اسنادی ثابت شود.


یاباید روایات مربوط به تکذیب وقاتون توجیه گردد .


واقعیت اینست که در هردو مورد روایات موثقی وجود دارد واز اینرواچاره‌ای جز توجیه روایات توقیت نیست.


میدانیم که زمان صدور این روایات سالها قبل از حتی تولد آن حضرت بوده است. درآن زمان از آنجا که حضرت هنوز بدنیا نیامده بودند تمام دغدغه ائمه علیهم السلام وقوع اصل تولد آن حضرت بوده است نه زمان ظهور آن حضرت. نگرانی ائمه در مورد علم به زمان ظهور آن حضرت قبل از تولد او مانند آن استکه ما قبل ازتولد فرزندمان نگرانی ازدواج او باشیم.


بررسی اجمالی این روایات نشانگر آن است که هدف ائمه ازمنع توقیت در حقیقت برای مخفی ماندن روز تولد آن حضرت بوده است نه روز ظهور.
میدانیم که آن حضرت شباهت زیادی از نظر تولد با حضرت موسی دارند.


ازآنجا که زمان تولد حضرت موسی توسط ستاره شناسان آنزمان بدقت پیش بینی شده بود دستگاه فرعون تمام تلاش خودرا به کار بست تا از تولد آن حضرت جلو گیری کند. در این مسیر تمام خانم‌های باردار آنزمان تا زمان حمل تحت نظارت قرار می‌گرفت واگر نوزاد پسر بود، کشته می‌شد تا از تولد حضرت موسی جلو گیری کنند وجلوبروزخطررا از نطفه بگیرند.


میتوان گمان کرد ، وجود چنین تجربه تاریخی در مورد شخصیت موعود موسی، ائمه هدی را برآن می‌داشت که در مورد تولد حضرت مهدی (ع) نیز باید از نظر امنیتی محکم کاریهای لازم را انجام دهند. به خصوص آنکه قرار نبود تولد آن حضرت معجزه آسا انجام شود. تعمدی در کار بود که به رخی حتما باید آن حضرت را ببینند و بانام و نسب بشناسند ولازم بود مولد آن حضرت در تاریخ ثبت شود تا بعدا توسط مخالفین مورد انکار قرار نگیرد. از اینرو آنچه برای حضرات ائمه مهم بود بدنیا آمدن آن حضرت بود که نباید در روند آن خللی پیش می‌ آمد و جان کودکان بی گناه دیگر نیز نباید بخطر می‌افتاد.


بررسی اجمالی تاریخ زمان تولد آن حضرت نیز نشانگر آن است که دستگاه خلافت نظارت سختی را بر خاندان جناب امام حسن عسکری اعمال می‌کرد تا جلو تولد آن حضرت گرفته شود. والله متم نوره ولو کره الکافرون.


پس از آغازغیبت، آن حضرت در کنف حمایت الهی قرار گرفته‌اند، ظهور آن حضرت نیز با "بأس شدید» همراه است و بر اساس به رخی از روایات زمینه‌های ظهور آن حضرت یکشبه آماده خواهد شد و ظهور مبارک ایشان بغتتا و ناگهانی خواهد بود.


چراغی را که ایزد برفروزد

هرآنکس پف کند ریشش بسوزد


او با حمایت الهی هم اکنون زنده است وبا حمایت او ظهور خواهد کرد وبا حمایت او بر دشمنان خویش غالب خواهد شد.


بنا براین درمورد دانستن زمان ظهور جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. زیرا قرار است تمام امور مربوط به ظهور با تدبیر پروردگار و با علم پیشین الهی در زمان مقرر وباقدرت لایزال او انجام شود.


اما در مورد اصل تولد آن حضرت بنا براین بوده است و شاید چاره‌ای جز این نبوده است که باید مقدمات امور بصورت طبیعی انجام می‌شده است تا عده‌ای شاهد تولد آن حضرت باشند و وجود اورا بعدا انکار نکنند. هر چند در روند تولد آن حضرت نیز تا حد ممکن دست حمایت پروردگار آشکار بوده است. مانند آنکه بر اساس به رخی از روایات در مادر بزرگوار آن حضرت تا شب تولد آن حضرت اثری از حاملگی وجود نداشته است.
بنا براین می‌توان نتیجه گرفت که منظور ازظهور همان تولد باشد و منظور از حدیث کذب الوقاتون آن باشد که اگر کسی زمان آمدن ( شامل بدنیا آمدن) انحضرت را پیش بینی کرد تکذیب کنید.


*******

 

پاسخ سوم:


سومین پا سخ به روایات منع توقیت آن است که در این روایات کلمه وقات به کار رفته است.


کلمه وقات صیغه مبالغه است ودر این حدیث به دو معنی به کار می‌رود.


یکی بمعنای کسی که هر روز وقتی را برای ظهور تعیین می‌کند. یعنی به دون هیچ گونه مبنای درستی و دلیل محکمی ازچنته خویش روزی را برای ظهور تعیین می‌کنند وبا روح وروان وباور‌های مؤمنان کاری ندارد.


دیگر بدان معنا که وقت را بسیار دقیق تعیین می‌کنند و به روز دقیق ظهور نیز اشاره می‌کنند.


به احتمال زیاد، روایات منع از توقیت شامل چنین آدمهایی می‌شود.


*******

 

پاسخ چهارم:


تمام روایت مربوط به منع توقیت شامل توقیت توسط انسانهای معمولیست. در هیچکدام از این روایات توقیت توسط ائمه منع نشده است. هیچ حدیثی نقل نشده است که اگر توقیت توسط خدواند و یا اولیای او انجام شد بازهم باید تکذیب کرد.


*******

 

پاسخ پنجم:


این نبشته به هیچکدام از موارد فوق ربطی پیدا نمیکند.نه نگارندگان و محققان ادعایی دارند و نه از قبل خویش حرفی می‌زنند.


محققان این نظریه تنها با این نکته بسنده می‌کنند که با استفاده از فرمول‌های قرآنی از شمارش کلمات و آیات مربوطه به این نتیجه می‌توان رسید که خداوند زمان زوال اسرائیل را تعیین کرده است. آنها معتقدند که بر اساس داده‌های قرآنی میان زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی علیه السلام رابطه تنگاتنگی وجود دارد وامکان ظهور در همان ایام وجود دارد.


بنابراین نمیتوان برمحققان این نظریه نام وقات گذارد و به تکذیب آنان پرداخت.


بر اساس این نظریه این خداوند است که زمان زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی را تعیین کرده است ومحققان تنها با استفاده از داده‌های قرآنی به کشف آن پرداخته‌اند و پر واضح است که نمیتوان به تکذیب خداوند پرداخت.

 


*******

 

رابطه زوال اسرائیل با ظهور حضرت مهدی علیه السلام


قبل از شروع بحث در مورد رابطه زوال اسرائیل با ظهور حضرت مهدی علیه السلام لازم است نکاتی را در مورد آن حضرت بدانیم وبا اعداد مربوط به آن حضرت آشنا شویم.


نام مبارک آن حضرت م ح م د.


پدربزگوارایشان امام حسن عسکری امام یازدهم شیعیان است.


نام مادر آن حضرت نرجس خاتون است


آن حضرت امام دوازدهم شیعیان و معصوم چهاردهم هستند.


ایشان فرزند نهم امام حسین علیه السلام می‌باشند.


سال تولد: 255 هجری قمری مصادف باسال 869 می‌لادی


سال شروع امامت: 260 هجری قمری مصادف با 874 می‌لادی


شروع غیبت صغری: 265 هجری قمری مصادف با 879 می‌لادی


شروع غیبت کبری: 329 هجری قمری مصادف با 941 می‌لادی.


طول غیبت صغری: 64 سال.

 


*******

 

اسرار سوره مبارکه کهف و رابطه آن با امام مهدی ع

 

در سوره مبارکه کهف اسرار فراوانی نهفته است که ذیلا به به رخی ازآنها اشاره می‌سود.

 


*******

 

نخست آنکه


سوره مبارکه کهف بلافاصله بعد از سوره مبارکه اسراء آمده است. بلافاصله بعد از کهف نیز سوره مبارکه مریم است . این ترتیب معنا دار حاوی اسراری هست . سوره اسراء قطعاً در فلسطین اتفاق افتاده است. داستان حضرت عیسی در سوره مریم نیز در فلسطین بوده است. بالطبع به این نتیجه می‌توان رسید که موضوع مطرح شده در سوره کهف نیز در این سر زمین باید اتفاق افتاده باشد وقطعاً مسائل استنباط شده از این سوره نیز در این سرزمین خواهد بود.

 


*******

 

دوم آنکه


این ترتیب معنا دارگویای ترتیب زمانی آخرامان است. یعنی روال سوره‌ها نشانگر آن است که بعد از زوال اسرائیل به دست حضرت مهدی، حکومت جهانی بوجود خواهد آمد وآنگاه حضرت عیسی علیه السلام نیز ظاهرخواهند شد .

 


*******

 

سوم آنکه


اگرچه یهودیان به گزاف اذعان داشته‌اند که تاریخ شان از آغاز خلقت آدم آغاز می‌شود اما در واقع به دلایل علمی فراوانی تاریخ یهودیان از حادثه اصحاب کهف شروع می‌شود و چنین استنباط می‌شود که پایان تاریخ یهودیان نیز بی ارتباط با سوره کهف نیست. شخصیتی که موضوع بحث کنایی سوره کهف است پایان بنی اسرائیل را رقم خواهد زد.

 


*******

 

چهارم آنکه


کلمه (والیتلطف) که در وسط قرآن واقع شده و کلمه مرکزی قرآن است دراین سوره واقع شده است. این نشانگر آن است که این سوره از نظر آمار کلماتی قرآن در مرکز قرآن قرار کرفته و سوره مرکزی قرآن است.

 


*******

 

پنجم آنکه


آیه‌ای که این کلمه در آن واقع شده است آیه نوزدهم این سوره است.


*******

 

ششم آنکه


تعداد آیات این سوره بصورت معنا داری 110 آیه است به تعداد نام مبارک علی علی السلام وکهف تنها سوره ایست که 110 آیه دارد.

 


*******

 

هفتم آنکه


در روایات فراوانی اصحاب کهف جزو یاران حضرت مهدی شمرده شده‌اند. تفسیر در المنثور ج4 ص215 . عن ابن العباس قال رسول الله : اصحاب الکهف اعوان المهدی.

 


*******

 

هشتم آنکه

 


پیامبر اکرم برای در امان ماندن از فتنه دجال تلاوت سوره کهف را سفارش فرموده‌اند.


من حفظ عشر آیات من سورة الکهف عصم من الدجال. صحیح مسلم ج1 ص 555 حدیث 809


*******

 

نهم آنکه


برای تعجیل در ظهور امام زمان نیز قرائت سوره کهف توصیه شده است.


*******

 

دهم آنکه


سوره کهف از نظر ترتیب سوره‌ها سوره قرآن است و نکته قابل توجه اینست که تعداد آیات مربوط به اصحاب کهف نیز در این سوره آیه است.

 


*******

 

یازدهم آنکه


سوره عصر را به رخی از مفسرین به حضرت ولیعصر علیه السلام مربوط می‌دانند. از نظر عددی نیز ارتباط عجیبی بین این سوره و سوره کهف دیده می‌شود.


بدین ترتیب که تعداد آیات سوره عصر3 عدد می‌باشد و از نظر ترتیب نیز 103 می‌باشد. از ضرب 3 در 103 عدد 309 به دست می‌آید که در سوره کهف که مربوط به حضرت مهدی علیه السلام است نقش کلیدی دارد.

*******

 

دوازدهم آنکه

 


میان سوره کهف و سوره اسراء نیز ارتباط زیادی وجود دارد. در سوره کهف می‌خوانیم.


(:12)وجعلنا اليل والنهار ءايتين فمحونا ءاية اليل وجعلنا ءاية النهار مبصرة لتبتغوا فضلا من ربكم ولتعلموا عدد السنين والحساب وكل شيء فصلنه تفصيلا.


ما شب و روز را دو نشانه قرار دادیم .آنگاه نشانه شب را محو کردیم و نشانه روز را آشکار کردیم تا از پروردگار تفضلی بخواهید. و تعداد سالها را بدانید و حساب سالها را داشته باشید. ما هر چیز را جداگانه تفصیل داده‌ایم.


از دقت در آیه فوق متوجه می‌شویم که خداوند برای دانستن تعداد سالها و دقت در حساب سالها اهمیت ویژه‌ای قایل شده است.
نکته مهم این است که این آیه درست بعد از آیات مربوط به فساد اول و دوم بنی اسرائیل آمده است که در آن وعده داده شده است که بنی اسرائیل پس از فساد دوم از بین خواهد رفت.

بلا فاصله بعد از آن خداوند اهمیت دانستن تعداد سالها را به میان می‌کشد .


*******

 

منظور خداوند از تعداد این سالها چیست

 


حال باید دید منظور خداوند از تعداد این سالها چیست که خداوند اینقدر برای آن حساب ویژه‌ای باز کرده است.


به خصوص آنکه کلمه حساب نوزدهمین کلمه این آیه است.


برای یافتن این پاسخ به محاسبه ارزش عددی جمله السنین والحساب می‌پردازیم.


ب ا س ح ل ا و ن ی ن س ل ا


309 2 1 60 8 30 1 6 50 10 50 60 30 1


از محاسبه ارزش عددی جمله (السنین والحساب) به عدد 309 می‌رسیم.


اینجاست که ارتباط اسرار آمیز سوره اسراء و کهف بیشتر آشکار می‌شود. عدد 309 تنها درسوره کهف ودر متن قرآن آمده است. بنا براین به این نتیجه می‌رسیم که خداوند بصورت آشکاری توجه ما را به تعداد سالهای ذکر شده در سوره کهف جلب می‌کند. شکی باقی نمیماند که منظور خداوند از و لتعلموا عددالسنین و الحساب این است که ما با عدد 309 آشنا شویم . در فصل‌های آینده این کتاب ذکر خواهد شد که عدد 309 عدد مرکزی سوره کهف است و اعداد دیگری نیز در این سوره به کار رفته است که تمامی این اعداد ارتباط منطقی، منظم و مستقیمی با حضرت مهدی علیه السلام دارد که مألا با سرنوشت بنی اسرائیل مربوط می‌شود.


به عبارت دیگر خداوند بصورت بسیار رمز گونه‌ای در دوازدهمین آیه این سوره به سوره مربوط به امام دوازدهم (کهف) اشاره می‌کند و از راز بزرگی پرده بر می‌دارد.

 


*******

 

سیزدهم آنکه:


.از نظر تعداد آیات فقط یک آیه تفاوت دارند


هر دو با ذکر خداوند شروع می‌شود.


سوره اسرا با ذکر سبحان الله و سوره کهف با ذکر الحمدلله.


هردو با کلمه الذی شروع می‌شوند.


در اولین آیه هر دو سوره کلمه عبد به کار رفته است.


درآخرین آیه سوره اسرا و اولین آیه سوره کهف ذکرالحمدلله به کار رفته.


در هر دو سوره جمله اتخاذ ولد به کار رفته.


در هر دو سوره از شرک منع شده است.


در هر دو سوره بشارت به پیروزی نهایی مؤمنان داده شده است.


در هر دو سوره از ولایت غیر خدا نهی شده است.


******* خلاصه‌ای از محتوای سوره کهف


بررسی مجموعه آیات نخستین سوره کهف.


سوره کهف با تأکید بر استوار بودن قرآن آغاز می‌شود و خداوند در ذیل آیات 1-9 که مجموعا 79 کلمه است به دو موضوع مهم اشاره می‌کند:


به این سه آیه از این مجموعه آیات 9 گانه توجه کنید:


(:1)الحمد لله الذي أنزل على عبده الكتب ولم يجعل له عوجا


(:2)قيما لينذر بأسا شديدا من لدنه ويبشر المؤمنين الذين يعملون الصلحت أن لهم أجرا حسنا


(:3)مكثين فيه أبدا


ستایش خداوندی راست که بر بنده خویش کتاب را فروفرستاد و در آن نادرستی را راه نیست.


این کتاب ، کتابیست قیم، تا از سوی خداوند انسان را از نیروی بسیار محکم و استواری آگاه کند که از سوی خداوند تأیید می‌شود. خداوند مؤمنان را بشارت می‌دهد که آنان را پاداش زیبایی است. پاداش آنان اینست که آنان در زمین برای همیشه حکم خواهند راند.

 

 

محسن امیری091098577221


فرمول‌های حيرت‌انگيز قرآنی و تعيين زمان نابودي اسرائيل

خداوند نه تنها مسئله زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی را در قالب تمثیل بیان کرده بلکه با زبان مدقن ریاضی و با استفاده از ارزش‌های عددی و معادلات ریاضی براین اشارات و برداشت‌ها چنان صحه گذاشته است که اگر در متن قرآن برآن تصریح می‌کرد از این صریح تر و بلیغ تر نمی توانست باشد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تا کنون بر قرآن کریم تفسیر‌های متعددی نگاشته شده است. برخی قرآن را از منظر قرآن و دیگری از منظر حدیث بررسی کرده‌اند. برخی نیز همانند علامه طباطبائی قدس سره الشریف» از هر دو منظر به تفسیرآیات الهی پرداخته‌اند.

مفسرین معاصر سعی کرده‌اند علاوه بر جهات فوق عقل و علم را در تفسیر قرآن به کارگیرند. در میان تفاسیر موجود قرآن کریم جای تفسیر ریاضی قرآن خالی است.


سیّد عبدالله حسینی یکی ازمحققین مرکز اسلامی ژوهانسبورگ طی مقاله‌ای با استناد به تفسیر ریاضی از سوره‌های مبارکه اسراء و کهف، از پیش بینی نابودی رژیم صهیونیستی توسط امام زمان(عج) در سال 1401 هجری شمسی مطابق با 1443 هجری قمری و 2022 میلادی و 5782 عبری خبر داده است.

محقق گرانقدر افزوده است: سالهاست که این مهم ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. یادداشت‌های متفرقه‌ای در این رابطه فراهم شده بود که حجم آن به من این جرأت را می‌داد که برای پر کردن جای خالی این تفسیر قدم نخست را بردارم.


اینک الحمد لله اوقاتم به تحقیق در این مورد معمور است، و انشاالله بزودی جلد اول آن در اختیار محققان قرار خواهد گرفت.


این مقاله تنها به بررسی دو سوره از قرآن کریم از منظر ریاضی پرداخته است. دو سوره اسراء و کهف.

 

دوروز پس از پیروزی حزب الله لبنان بر اسرائیل پس از حمله گسترده اسرائیل به کشور لبنان و جنگ 33 روزه ، در قالب هیئاتی از مسلمانان آفریقای جنوبی برای کمک رسانی وارد بیروت شدم.اعضای بخش روابط بین الملل حزب الله ما را برای بازدید از خرابیها به دورترین نقاط جنوب لبنان بردند.


 

هنگام نماز ظهر در مسجدی که در آخرین روستاهای جنوب لبنان و در چند قدمی سرزمین اشغال شده فلسطین بنا شده بود، چشمم
به کتابی روشن شد که رهاورد این سفر معنوی بود. عنوان کتاب این بود: زوال اسرائیل در سال 2022 » .


کتاب توسط دانشمندی بنام ابیدی» تألیف شده بود. اما ابیدی  در این کتاب از دانشمند دیگری نام برده بود بنام بسام نهاد جرار»
که از دانشمندان سني مذهب و از مبارزان فلسطینی است و سالها در زندانهای رژیم صهیونستی بسر برده است.


پس از جستجوهای فراوان به اصل تحقیقات ایشان دست یافتم و آن را بسیار محققانه و قانع کننده یافتم.


 

تحقیقات ایشان دستمایه خوبی بود برای تفسیر ریاضی سوره مبارکه اسراء و کهف که خداوند توفیق داد و فصل‌های زیادی بر اصل تحقیقات ایشان افزوده شد.


بعد‌ها به دفتر دیگری از برادر دانشمند دیگری بنام ماجد المهدی» از عراق دست یافتم که به کشف بزرگی در مورد ارتباط سوره کهف
با ظهور حضرت مهدی علیه السلام رسیده بود.


این دو دانشمند به دور از همدیگر تحقیقات جداگانه‌ای در مورد این دو سوره کرده بوند اما عجیب آن بود که هر دو ندانسته به یک نتیجه رسیده بودند.


قطعاً اگر آقای بسام نهاد جرار که دانشمندی‌است سنی‌مذهب، از تحقیقات آقای ماجد المهدی اطلاع می‌ یافت آن را به عنوان حلقه گمشده کشف بزرگ خودش می‌دانست و ازآن استقبال می‌کرد.


از سوئی مرا از والد معظم‌ اندوخته‌هائی است، ارزشمند، که بخش بزرگی از این تفسیر را شکل می‌دهد.


این بود که فرصت را غنیمت شمردم و با استفاده از دستمایه تحقیقات آقایان جرار و ماجد المهدی و راهنمائی‌های ابوی، تفسیر این دو سوره مبارکه را فراهم آوردم.

این مقاله بخشی از تفسیر ریاضی قرآن است که تنها به بررسی سوره مبارکه اسراء و کهف پرداخته است.

قرآن معجزه ابدی

قرآن معجزه ابدی وخالده خداوند است. مهمترین جنبه اعجازی قرآن پیشگوئی‌های آن است. اخبار قرآن کریم از غیبیات ، شگفت‌آور ترین بعد کتاب کریم الهی است. آورنده قرآن فرمود: فیه خبرکم وخبرماقبلکم و خبر مابعدکم» برخی از خبرهای غیبی قرآن مربوط به قبل از اسلام است که قرآن به جرئیات آن پرداخته است.


برخی نیز مربوط به بعد از ظهور اسلام است که حوادثی را پیش بینی کرده است.


برخی از آن حوادث در زمان تعیین شده اتفاق افتاده و برخی نیز انشاالله در آینده نزدیک در زمان تعیین شده اتفاق خواهد افتاد.


تمثيلي زيبا از تحريف‌ناپذيري قرآن


قرآن به یک پازل تصویری می‌ماند. هر تکه از این پازل تنها در همان جایگاه مخصوص قابل استفاده است. تکه‌های این پازل تصویری
نه قابل جایگزینی هستند و نه قابل جابجائی. اگر یک تکه از این تصویر را بردارند جای خالی آن آشکار خواهد ماند و هیچ تکه دیگری در آن جای خالی قالب نخواهد شد.


قرآن در مورد مسائل بسیار پیش پا افتاده و جزئی صامت نیست. از القای سلام و خواب و خوراک که جزئی ترین مسائل‌اند تا جنگ وجهاد وحکومت که مسائل مهم اجتماعی می‌باشند در قرآن مذکور آمده است.


چگونه می‌شود که قرآن در مسائل بسیار کوچک ناطق باشد و نسبت به مسائل بسیار حیاتی و سرنوشت ساز و بزرگ صامت و ساکت.
مسائلی چون امامت و رهبری جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر، برقراری حکومت جهانی واحد و بالأخره ظهور و سقوط دولت غاصب صهیونیستی در سرزمین مقدس فلسطین که مهد پیامبران الهی بوده است، چگونه می‌تواند از چشم قرآن پوشیده بماند.


این بخش از کتاب به این سه موضوع بسیار استراتژیک و سر نوشت‌ساز از نظر قرآن می‌‌پردازد.


سرّ توالي سوره‌هاي اسراء»، کهف» و مریم» در قرآن کریم به صورت بسیار اسرار آمیزی سه سوره به صورت متوالی در کنارهم قرار گرفته‌اند. اسراء، کهف و مریم.


با مطالعه سطحی این سه سوره مبارکه در می‌ یابیم که این آیات شریف حاوی اسرار عجیبی است:


1 - حکایت فساد دو گانه بنی اسرائیل و اضمحلال دوگانه آن، در سوره اسراء،


2 - بشارت از لبث (استقرار) ابدی مؤمنین در زمین،


3 - قصه اصحاب کهف و اقامت 309 ساله آنان در غار کهف،


4 - ماجراهای میان حضرت موسی و جناب خضر،


5 - داستان ذی القرنین و حکومت او بر سراسر گیتی در سوره کهف،


6 - و بالاخره مسائل مربوط به حضرت مریم و عیسی علیه السلام در سوره مبارکه مریم گفته آمده است.


 

از چیدمان این حوادث در کنار هم هر خواننده خردمندی به این نتیجه می‌رسد که خداوند در قالب این داستانهای گوناگون در پی پرده برداری از راز بزرگ دیگری است.


در هر کدام از این داستان‌های گوناگون نقطه مشترکی وجود دارد که به صورت تمثیلی و کنایتاً بیان شده که الکنایة ابلغ من التصریح.


در آغاز از اضمحلال حکومت بنی اسرائیل به دست بندگان خویش بیاری "بأس شدید» (نیروی نظامی قوی و مستحکم) می‌گوید.


آنگاه در مورد افساد دیگر آنان و نتیجتاً زوال دوباره حکومتشان وعده می‌دهد.


پس ازآن بلافاصله به مؤمنانی اشاره می‌کند که با یاری همان بأس شدید» بر زمین استقرار ابدی خواهند یافت.


چند آیه بعد در قالب قصه اصحاب کهف به امکان عمر طولانی انسان با خواست خداوند و مخفی ماندن انسان از چشم دیگران به مدت خارق العاده و طولانی می‌پردازد.


بلافاصله به بهانه داستان حضرت خضر و موسی بازهم به امکان عمر بسیار طولانی انسان با قدرت لایزال الهی اشاره می‌کند. آنگاه
به امکان برتر بودن بنده‌ای از بندگان خدا از پیامبربزرگی همچون حضرت موسی پرداخته و به علم لدنی او تأکید می‌ورزد.


در آیات بعدی به حکومت واحد جهانی ذی القرنین و اجرای عدالت در آن با یاری خداوند می‌پردازد.


تمام این خصوصیات ،در حقیقت (نمونه يا اندكي از) خصوصیات حضرت مهدی علیه السلام است که به صورت تمثیلی در داستانهای مختلف بیان شده است.

مراجعه به تفاسیر مختلف و شأن نزول این آیات نیز برداشت‌های فوق را تأیید می‌کند.


اما کسانی که در فهم معانی قرآن به دلائل بیشتری نیاز دارند به این برداشت‌ها وتفاسیر اعتنای زیادی نمی کنند. و دنبال برهان روشن تری براِی ادعای فوق می‌گردند.


اما خداوند بزرگ با قدرت نمائی تمام، نه تنها مسئله زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی علیه السلام را در قالب تمثیل بیان کرده و برای اصحاب درایت با زبان اشارت سخن رانده است، که با زبان مدقن ریاضی و با استفاده از ارزش‌های عددی و معادلات ریاضی براین اشارات و برداشت‌ها چنان صحه گذاشته است که اگر در متن قرآن برآن تصریح می‌کرد از این صریح تر و بلیغ تر نمی توانست باشد.

 


2 يادآوري مهم


يكم


یاد آوری این نکته مهم در آغاز این بحث ضروریست که طرح این موضوع تنها به عنوان برداشت‌های محققانه‌ي کاوشگران این کتاب الهی مطرح می‌شود و نه به عنوان یک موضوع مسلم و خدشه ناپذیر.


محققانِ این بعد حیرت انگیز قرآن تنها ادعا می‌کنند که به تکه‌ای از این چیدمان تصویری دست یافته‌اند که در جای خالی مربوط به زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی علیه السلام و استقرار حکومت عدل جهانی آن حضرت خوش می‌نشیند و تصویر را کامل می‌کند.


 

دوم


اگر به هر دلیلی این پیش بینی‌ها به منصه ظهور نرسد تنها می‌تواند به دو دلیل باشد. یا محققان در برداشت خویش اشتباه کرده‌اند و یا در طرح الهی خداوند تغییراتی حاصل شده است که (یمحوا و یثبت). در هر دو صورت اشکالی در متن قرآن و الهی بودن آن وارد نخواهد آمد و خللی در ارکان فرقان الهی نخواهد افتاد. والله اعلم با این یاد آوری مهم به یاری پرودگار علیم مبحث مهم زوال اسرائیل به دست حضرت مهدی علیه السلام در سال 1401 هجری شمسی مطابق با 1443 هجری قمری و 2022 میلادی و 5782 عبری را آغاز می‌کنیم و از پروردگار بزرگ برای تکمیل آن استعانت می‌جوئیم.


زوال اسرائیل در سال 2022


قبل آنکه به حادثه زوال اسرائیل بپردازیم لازم است با زبان ریاضی قرآن آشنا شویم . آشنائی با زبان ریاضی قرآن به ما کمک می‌کند که به شاه کلیدی دست پیدا کنیم که توسط آن قفل‌های بسته اسرار قرآن باز خواهد شد.


پیدا کردن این شاه کلید در گرو مداقه در حوادث گذشته است. از آنجا که حوادث گذشته اتفاق افتاده‌اند و دیگر اسرار آمیز نیستند. قرآن نیز سال وقوع و طول مدت آن حوادث را بیان کرده است.


به عبارت واضح تر قرآن کریم حاوی معادلات چند مجهوله فراوانی است که برخی از آنان به علت آنکه اتفاق افتاده‌اند دیگر مجهول نیستند و برخی نیز از آنجا که هنوز اتفاق نیافتاده‌اند هنوز مجهول مانده‌اند. از آنجا که در تمام این معادلات فرمول واحد مشابهی به کار رفته است تنها کافی است راه حل معادلات چند مجهوله حل شده را پیدا کنیم و آنگاه همان فرمول را برای حل معادلات حل نشده دیگر به کار ببریم.


کشف کلید اسرار قرآن


کلید اول


تا کنون در تمام تفاسیر هر جا سخن از پیشگوئی‌های قرآن به میان آمده است بلافاصله به سوره روم اشاره رفته است.
براستی سوره روم سوره عجیبی است ناگهان در میان بهت مؤمنان، پیامبر عظیم الشأن اسلام از ماجرائی خبر داد که همزمان با گفتار آن حضرت در آن سوی زمین درحال وقوع بود.


(30:1) الم
(30:2) غلبت الروم
(30:3) في أدنى الأرض
(30:4) وهم من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين لله الأمر من قبل ومن بعد و يومئذ يفرح المؤمنون


رومیان درسرزمین‌های دور دست مغلوب پارسیان شدند اما آنان در کمتر از7 سال دوباره بر پارسیان پیروز خواهند شد . همه امور پیش ازآن و بعد ازآن ، از آن خداوند است . مؤمنان با شنیدن این پیروزی شادمان خواهند شد.


در آیات چهارگانه فوق دو خبر غیبی وجود دارد. یکی شکست رومیان همزمان با گفتار پیامبر اتفاق افتاده بود و دیگری پیروزی آنان در کمتر از 7 سال که قرار بود اتفاق بیفتد.


صدای این خبر غیبی بلافاصله در تمام نقاط سرزمین اسلامی پیچید و به ماجرائی حساس تبدیل شد برای آزمایش راستی و نادرستی رسالت آن حضرت.


چند ماه بعد که بازرگانان از دیار روم بازگشتند خبر دادند که رومیان درست در همان روزی که پیامبر خبر داده بود شکست خورده بودند.
تأیید این خبر موجی از شادی و شعف در میان مؤمنان به وجود آورد. مؤمنان با ابراز شادمانی از خبر شکست رومیان منتظر تحقق خبر غیبی دیگر آن حضرت ماندند که آن هم در موعد مقرر اتفاق افتاد.


این دقیقاً همان معادله چند مجهوله حل شده ایست که ما به دنبال کشف فرمول آن هستیم.


با موشکافی این دو خبر غیبی به نکته عجیبی دست می‌ یابیم.


(30:1) الم
(30:2) غلبت الروم

 



خبر غیبی اول


خبر غیبی اول بسیار کوتاه است که با کلمه غلبت شروع می‌شود.


می‌بینیم که در این خبر کوتاه غیبی هیچ اشاره‌ای به سال وقوع آن نشده است.


قبل از کلمه غلبت نیز هیچ کلمه دیگری به کار نرفته است. دلیل آن را در بررسی خبر غیبی بعدی در می‌ یابیم.


(30:4) وهم من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين . لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح المؤمنون

 

خبر غیبی دوم


در خبر غیبی دوم به دو نکته جدید پی می‌بریم. نخست آنکه با به کار بردن کلمه بضع به زمان وقوع آن اشاره شده است و دیگر آنکه قبل از کلمه بضع چند کلمه به کار رفته است.


نکته عجیب این پیش بینی

نکته عجیب این پیش بینی در این است که قرآن اولاً زمان دقیق آن را مشخص می‌کند.


کلمه بضع سنين، در عربی به معنای کمتر از 7 سال به کار می‌رود.


ثانیا علیرغم آنکه خداوند زمان آن را مشخص کرده است، می‌بینیم که کلمات به کار رفته قبل از عدد بضع نیز به تعداد همان کلمه بضع است.


یعنی 6 کلمه. 1 و 2 هم 3 من 4 بعد 5 غلبهم 6 سیغلبون» فی بضع سنین بنابراین ما به فرمول حل این معادله دست یافته‌ایم. به نحوی که اگراین فرمول را در زمان نزول آیه می‌دانستیم، حتی اگر خداوند کلمه بضع را به کار نمی گرفت و زمان آن را مشخص نمی کرد می‌توانستیم با استفاده از این فرمول سال وقوع آن را مشخص کنیم.


کلید دوم


حال که به اصل فرمول دست یافته‌ایم باید به آزمایش آن بپردازیم و ببینیم که آیا خداوند از این فرمول در جای دیگری هم استفاده کرده است یا نه.


با این نیت سراغ آیه دیگری از قرآن می‌رویم که باز هم یک خبر غیبی مربوط به گذشته بسیاردوری است.

(11:7) وهو الذي خلق السموت والأرض في ستة أيام و كان عرشه على الماء ليبلوكم أيكم أحسن عملا و لئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت ليقولن الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين


در آیه شریفه فوق خداوند باز هم خبرغیبی خلقت آسمان و زمین را مطرح می‌کند و طول زمانی آن را با به کار گیری عدد شش مشخص می‌کند.


حال باید دید آیا خداوند از فرمول به دست آمده در اینجا نیز استفاده می‌کند یا نه.


با شگفتی تمام می‌بینیم که دقیقاً مانند مورد قبلی خداوند هم طول زمان خلقت آسمان و زمین را با به کار گیری عدد شش مشخص می‌کند و هم قبل از عدد شش درست 6 کلمه به کار می‌برد. به صورتی که اگر این فرمول را می‌دانستیم می‌توانستیم طول زمانی خلقت را بدانیم.


1 و 2 هو 3 الذی 4 خلق 5 السموت 6 والارض» فی ستة ایام


کلید سوم


حال باید دید آیا موارد دیگری هم هست که خداوند از این زبان برای تأیید و تأکید خبر‌های غیبی خود استفاده کرده باشد یانه.
خبر غیبی دیگر قرآن در مورد اصحاب کهف و مدت اقامت آنان در کهف است.


قرآن در سوره کهف از آیه 9 تا 25 به قصه اصحاب کهف بتفصیل پرداخته است.


با دقت در این آیات شریفه می‌بینیم که خداوند به همان روال دو آیه قبلی از همان فرمول استفاده کرده است.


یعنی تعداد سالهای اقامت اصحاب کهف را هم با زبان حروف و هم با زبان ریاضی مشخص کرده است.


بدین صورت که با به کار گیری عدد 309 در پایان داستان اصحاب کهف زمان اقامت و استقرار آنان را مشخص فرموده و آنگاه به تعداد همان سالها، قبل از عدد ذکر شده، کلمه به کار برده است.


یعنی اگر تعداد کلمات به کار رفته از آغاز داستان اصحاب کهف و از کلمه اَمْ» در آیه 9 تا کلمه ثلاث که نخستین کلمه مربوط به عدد مشخص شده است را بشماریم دقیقاً 309 کلمه خواهد بود.


1 ام 2 حسبت 3 ان 4 اصحاب 5 الکهف 6 والرقیم 7 کانوا 8 من


9 آیاتنا 10 عجبا


11 اذ 12 آوی 13 الفتیة 14 الی 15 الکهف 16 فقالو 17 ربنا آتنا 19 من 20 لدنک


21 رحمة 22 و 23 هیء لنا 24 من 25 امرنا 26 رشدا 27 فضربنا 28 علی 29 آذانهم 30 فی

31 الکهف 32 سنین 33 عددا 34 ثم 35 بعثناهم 36 لنعلم‌ 37 ای 38 الحزبین 39 احصی 40 لما


41 لبثوا 42 امدا 43 نحن 44 نقص 45 علیک 46 نبأهم 47 بالحق 48 انهم 49 فتیة 50 آمنوا


51 بربهم 52 و 53 زدناهم 54 هدی 55 و 56 ربطنا 57 علی قلوبهم 58 اذ قاموا 59 فقالوا 60 ربنا


61 رب 62 السموات 63 و 64 الارض 65 لن ندعوا 66 من 67 دونه 68 الها 69 لقد 70 قلنا


71 اذا 72 شططنا 73 هؤلاء 74 قومنا 75 اتخذوا 76 من 77 دونه 78 آلهة 79 لولا 80 یآتون


81 علیهم 82 بسلطان 83 بین 84 فمن 85 اظلم 86 ممن 87 افتری 88 علی 89 الله 90 کذبا


91 واذ 92 اعتزلتموهم 93 و 94 ما یعبدون 95 الا 96 الله 97 فآووا 98 الی 99 الکهف 100 ینشر


101 لکم 102 ربکم 103 من 104 رحمتة 105 ویهیء 106 لکم 107 من 108 امرکم 109 مرفقا 110 وتری


111 الشمس 112 اذا 113 طلعت 114 تزاور 115 عن 116 کهفهم 117 ذات 1 الیمین 119واذا 120 غربت


121 تقرضهم 122 ذات 123 الشمال 124 وهم 125 فی 126 فجوة 127 منه 128 ذلک 129 من 130 آیات


131 الله 132 من 133 یهد 134 الله 135 فهو 136 المهتد 137 ومن 138 یضلل 139 فلن 140تجد


141 له 142 ولیا 143 مرشدا 144 وتحسبهم 145 ایقاظا 146 وهم 147 رقود 148 ونقلبهم 149 ذات 150الیمین


151 وذات 152 الشمال 153 وکلبهم 154 باسط 155 ذراعیه 156 بالوصید 157لو 158اطلعت 159 علیهم 160لولیت


161 منهم 162 فرارا 163 ولملئت 164 منهم 165 رعبا 166 وکذلک 167 بعثناهم 168 لیتسائلوا 169بینهم 170قال


171 قائل 172 منهم 173 کم 174 لبثتم 175 قالوا 176 لبثنا 177 یوما 178 او179 بعض 0 یوم


1 قال 2 ربکم 3 اعلم 4 بما 5 لبثتم 6 فابعثوا 7 احدکم 8 بورقکم 9 هذه 190الی


191 المدینه 192 فلینظر 193 ایها 194 ازکی 195 طعاما 196 فلیأتکم 197 برزق 198 منه 199والیتلطف 200ولا


201 یشعرن 202 بکم 203 احدا 204 انهم 205 ان 206 یظهروا 207 علیکم 208 یرحموکم 209 او 210یعیدوکم


211 فی 212 ملتتهم 213 ولن 214 تفلحوا 215 اذا 216 ابدا 217 وکذلک 2 اعثرنا 219 علیهم 220لیعلموا


221 ان 222 وعد 223 الله 224 حق 225 وان 226 الساعة 227 لا 228 ریب 229 فیها 230اذ


231 تنازعون 232 بینهم 233 امرهم 234 فقالوا 235 ابنوا 236 علیهم 237 بنیانا 238 ربهم 239 اعلم 240 بهم


241 قال 242 الذین 243 غلبوا 244 علی 245 امرهم 246 لنتخذن 247 علیهم 248 مسجدا 249 سیقولون 250ثلاثة


251 رابعهم252 کلبهم 253 ویقولون 254 خمسة 255 سادسهم 256 کلبهم 257 رجما 258 بالغیب 259 ویقولون 260 سبعة


261 وثامنهم 262 کلبهم 263 قل 264 ربی 265 اعلم 266 بعدتهم 267 ما 268 یعلمهم 269 الا 270 قلیل


271 فلا 272 تمار 273 فیهم 274 الا 275 مراء 276 ظاهرا 277 ولا 278 تستفت 279 فیهم 280 منهم


281 احدا282 ولا 283 تقولن284 لشیء285 انی286 فاعل 287 ذلک 288 غدا 289 الا290 ان


291 یشاء292 الله293 واذکر294 ربک 295 اذا 296 نسیت 297وقل 298 عسی 299 ان300 یهدین


301 ربی 302 لاقرب 303 من 304 هذا305 رشدا306 ولبثوا 307 فی کهفهم 308 ثلاث309 مائة


سنین وازدادو تسعاً


اینجاست که انسان انگشت بر دهن می‌ماند و از زبان ریاضی قرآن در بهت فرو می‌رود.


اینجا نیز اگر ما با فرمول کشف شده آشنا بودیم ، حتی اگر خداوند عدد 309 را به کار نمی برد بازهم با شمارش تعداد کلمات به کار رفته می‌توانستیم سال اقامت آنان را به دست بیاوریم.


با دقت در آخرین آیه از قصه اصحاب کهف در آیه 25 به دو نکته بسیار شگفت آور دیگر پی می‌بریم.


نخست آنکه خداوند به صورت سؤال برانگیزی عدد 309 را به شکل خاصی به کار می‌برد.


(:25)ولبثوا في كهفهم ثلث مائة سنين وازدادوا تسعاً


آنان در غار خویش 300 سال توقف کردند و برآن 9 سال دیگر افزودند.


با دقت در کاربرد این اعداد در می‌ یابیم که نه سال چیزی نیست جز تفاوت بین سال شمسی و قمری در 300 سال. و ازآنجا که خداوند آگاه بر هر دو تقویم است خواسته است به انسان بفهماند که اگر با سال قمری محاسبه می‌کنند آنان 309 سال و اگر براساس سال شمسی محاسبه می‌کنند آنان 300 سال در غار اقامت کرده‌اند.


ثانیاً خداوند از کلمه وازدادوا» قبل از عدد 9 استفاده کرده است.


کلمه وازدادوا به حساب جمل مساویست با 30 که اگر عدد 9 را در کنار آن قرار دهیم به همان نتیجه قبلی می‌رسیم یعنی عدد 309.
6 و 1 ا 7 ز 4 د 1 ا 4 د 6و 1ا
309=9<30


می بینید که چقدر خداوند بزرگ در چیدمان حروف و اعداد دقت و توجه خاصی را برای افهام عقول انسانی به کار گرفته است.

مطالعه ومداقه درآیات مربوط به قصه اصحاب کهف ما را به این نتیجه می‌رساند که خداوند پرده از کلیدی بر می‌دارد که ما به آن برای کشف زمان وقوع خبر‌های غیبی دیگر نیازمندیم.


کلیدچهارم


 

کاربرد کلید فوق در داستان عُزَیْر


داستان عزیر از جهات متعدد شبیه به داستان اصحاب کهف است.


خداوند در داستان عزیر نیز از این کلید استفاده می‌کند.


 

خداوند در آیه 259 سوره بقره به ماجرای عزیر می‌پردازد و می‌فرماید:


تو در این جا 100 سال به سر بردی. و ما تو را نشانه‌ای برای مردم قرار دادیم. آنگاه که مسئله برای او روشن شد، عزیر گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست.


(2:259) أو كالذي مر على قرية وهي خاوية على عروشها قال أنى يحي هذه الله بعد موتها فأماته الله مائة عام ثم بعثه قال كم لبثت قال لبثت يوما أو بعض يوم قال بل لبثت مائة عام فانظر إلى طعامك وشرابك لم يتسنه وانظر إلى حمارك ولنجعلك ءاية للناس وانظر إلى العظام كيف ننشزها ثم نكسوها لحما فلما تبين له قال أعلم أن الله على كل شيء قدير همانگونه که می‌بینیم خداوند عدد 100 را به کار برده است.


حال اگر ما 100 آیه در سوره بقره به عقب بر گردیم متوجه می‌شویم که در آن نیز خداوند از بیانات و هدایت الهی و روشن شدن مسئله برای مردم سخن می‌گوید:


(2:159) إن الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت والهدى من بعد ما بينه للناس في الكتب أولئك يلعنهم الله ويلعنهم اللعنون.


 

يك سؤال مهم


سؤالی که ذهن انسان را مشغول می‌کند این است که چرا خداوند که خود زمان و یا طول زمانی حادثه‌ای را خبر می‌دهد لازم دیده است آن را با به کار بردن همان تعداد حرف یا کلمه یا آیه تأکید کند؟


این اراده خداوندی ممکن است به دو علت باشد.


نخست آنکه


خداوند بدین وسیله قرآن خویش را از گزند تحریف مصون گرداند


و دیگر آنکه


به راسخون در علم و متعمقون در قرآن و غواصان اقیانوس بی کران قرآن شاه کلیدی عرضه کند که بتوانند از زمان وقوع حوادث و خبر‌های غیبی آینده مطلع شوند و بدین ترتیب جنبه اعجازی کلام الله مجید در عصر پیشرفت علم و سیطره کامپیوتر، به رخ جهانیان کشیده شود.
به هر ترتیب شکی باقی نمی ماند که خداوند در قرآن هم زمان با دو زبان تکلم می‌کند. حروف و اعداد.

 

يك سؤال مهم


سؤال مهم دیگری که دراینجا مطرح می‌شود این است که چرا خداوند زبان ریاضی را برای تبیین امر خویش و تعیین زمان وقوع حوادث سرنوشت ساز ومهم انتخاب کرده است.


چند دلیل برای این مهم می‌توان برشمرد


دلیل نخست آن است که


زبان ریاضی زبان جهانی است. انسانها اهل هرکجای زمین باشند و پیرو هر آئینی باشند و به هر زبانی تکلم کنند و از هر نژادی باشند در معادلات ریاضی و نتایج چهار عمل اصلی متفق القولند.


دلیل دوم اینکه


زبان ریاضی بر خلاف زبان کلمات قابل تفسیر و تأویل و ترجمه نیستند. اما و اگر بر نمی دانند و شرط نمی پذیرند. نه نسبی هستند ونه مبهم.


نمی توان گفت 4 بودن حاصل ضرب 2 در 2 را مشروط به قضیه دیگری کرد و برای آن کلماتی چون اما و اگر و چنانچه به کار برد.


 

دلیل سوم آنکه


 

زبان ریاضی از دقت بیشتری برخوردار است. و‌ اندازه گیری زمانی یا مکانی دقیقی را میسر می‌کند.


کلید پنجم


استفاده از این کلید در تعیین شب قدر


علمای سلف نیز از شیعه و سنی از این کلید و روش برای اثبات مدعای خود استفاده کرده‌اند.

به عنوان نمونه اگر اهل سنت لیلة القدر را شب 27 ماه رمضان می‌دانند به علت آن است که مفسر بزرگی چون حافظ ابن کثیر در تفسیر خود با استفاده از همین روش ثابت کرده است که لیلةالقدر شب بیست و هفتم ماه رمضان است.
بنابرمحاسبات ابن کثیر کلمه هی در آخرین آیه سوره قدر اشاره دارد به این شب. و این کلمه بیست و هفتمین کلمه این سوره است. پس شب قدر شب بیست و هفتم رمضان است.


این نظریه را همه اهل سنت پذیرفته‌اند و هیچ عالمی برآن اعتراض نکرده است.


1 انا 2 انزلناه 3 فی 4 لیلة 5 القدر 6 وما 7 ادریک


8 ما 9 لیلة 10 القدر 11 لیلة 12 القدر 13 خیر 14 من

15 الف 16 شهر تنزل الملئکة 19 والروح 20 فیها 21 باذن


22 ربهم 23 من 24 کل 25 امر 26 سلام 27 هی 28 حتی


کلید ششم


استفاده از این کلید در نامگذاری سوره حمد


نام دیگر سوره حمد در قرآن سبع المثانی است.


این نامگذاری سوره فاتحه براساس شمارش اعداد مربوط به این سوره است.


ازآنجا که در این سوره 7 آیه به کار رفته است آن را سوره سبع و ازآنجا که در هر نماز دو بار این سوره تکرار می‌شود آن را مثانی نامیده است.


بنابراین خداوند خود به شمارش اعداد مربوط به یک سوره توجه ویژه مبذول داشته تا آنجا که حتی اولین سوره و مهمترین سوره قرآن را با استفاده از این روش نامگذاری کرده است.


کلید هفتم:


به کار گیری کلید به دست آمده در سوره دیگری از قرآن، انسان را در مورد فرمول کشف شده به یقین می‌رساند.
خداوند عمر حضرت نوح را 950 سال تعیین می‌کند و همزمان در سوره نوح 950 حرف به کار می‌برد.


توجه ویژه خداوند به استفاده از تعداد خاصی از کلمات در قرآن


جای پای این فرمول مهم را به شکل دیگری در جای جای قرآن می‌توان پیدا کرد.


وقتی خداوند به تعداد روزهای 365 گانه سال کلمه یوم و به تعداد شب های آن کلمه لیل و به تعداد ماه های دوازده گانه سال کلمه شهر و به تعداد ساعات یک شبانه روز کلمه ساعت را به کار می‌برد. با این استفاده حساب شده از کلمات، دیگر شکی باقی نمی ماند که خداوند از به کار گیری عمدی کلمات به تعداد معین در پی تبیین و ترسیم یک نکته کلیدی است.


پاسخ به يک پرسش


سؤالی که دراینجا پیش می‌ آید این است که چرا خداوند مثلاً به تعداد ساعات یک شبانه روز کلمه ساعت را به کار برده است در حالیکه این مسئله نیاز به تأکید ندارد. در تمام نقاط جهان ساعات یک شبانه روز را 24 می‌دانند ودر این امر نزاعی نیست. در ابتدای امر ممکن است تأکید بر این امور بدیهی بیهوده به نظر برسد.


پاسخ این است که اگرخداوند به تعداد برخی از امور معلوم و آشکار مانند شب و روز و ماه و ساعت در قرآن کلمه به کار برده است می‌خواهد به ما بفهماند که این فرمول در مورد اموری که ما بر آن توافق نداریم یا بر ما معلوم نیست نیز به کار می‌رود.


بدین معنا که اگر در قرآن بر 24 ساعت بودن شبانه روز تأکید می‌شود برای آن است که بفهماند در موارد دیگر هم اگر تعداد معینی کلمه به کار می‌برد برای تأکید بر مسئله ایست که که به‌اندازه همان مقدار ساعات شبانه روز قطعی است اما شما از آن آگاهی ندارید. یعنی اگر در قرآن تنها 12 بار کلمه امامت به کار رفته باشد حاکی از آن است که خداوند بعد از رحلت پیامبر تعداد 12 امام را به رسمیت می‌شناسد و لاغیر. یااگر در قرآن 12 بار از کلمه شیعه و مشتقات آن استفاده می‌شود دلیل بر این است که تنها شیعیان دوازده امامی بر حق‌اند.


پیش بینی زوال اسرائیل در سال 2022 با استفاده از این کلید


اینک که به فرمول کشف زمان وقوع حوادث در قرآن دست یافته‌ایم ببینیم آیا می‌توانیم با استفاده از آن صندوقچه اسرار غیبی الهی را در مورد خبر‌های غیبی دیگر باز کرد یاخیر.


شاید مهمترین پیش بینی قرآن خبر فساد و طغیان دوباره بنی اسرائیل و اضمحلال مجدد آن به دست با کفایت حضرت مهدی باشد که به تشکیل حکومت آن حضرت در سراسر گیتی منجر خواهد شد.


چیدمان کلمات در این آیات بسیار حساب شده و معنا دار است.


با این توضیح سخن را در تبیین این نظریه پی می‌گیریم.


محاسبه نخست


اسراء هفدهمین سوره قرآن و نام دیگر آن بنی اسرائیل است که در سال 621 میلادی نازل شده است.


در این سوره که بخش عمده آن مربوط به سرنوشت بنی اسرائیل است خداوند علیم پرده از راز بزرگی بر می‌دارد.


آیات مربوط به بنی اسرائیل و سر نوشت آن از آیه دوم سوره اسراء آغاز و در آیه 104 خاتمه می‌ یابد.


(2)وءاتينا موسى الكتب وجعلنه هدى لبني إسرءيل ألا تتخذوا من دوني وكيلا


(3)ذرية من حملنا مع نوح إنه كان عبدا شكورا


(4)وقضينا إلى بني إسرءيل في الكتب لتفسدن في الأرض مرتين ولتعلن علوا كبيرا


(5)فإذا جاء وعد أوليهما بعثنا عليكم عبادا لنا أولي بأس شديد فجاسوا خلل الديار وكان وعدا مفعولا

(6)ثم رددنا لكم الكرة عليهم وأمددنكم بأمول وبنين وجعلنكم أكثر نفيرا


(7)إن أحسنتم أحسنتم لأنفسكم وإن أسأتم فلها فإذا جاء وعد الاءخرة ليسءوا وجوهكم وليدخلوا المسجد كما دخلوه أول مرة وليتبروا ما علوا تتبيرا


(8)عسى ربكم أن يرحمكم وإن عدتم عدنا وجعلنا جهنم للكفرين حصيرا


(9)إن هذا القرءان يهدي للتي هي أقوم ويبشر المؤمنين الذين يعملون الصلحت أن لهم أجرا كبيرا


(10)وأن الذين لا يؤمنون بالاءخرة أعتدنا لهم عذابا أليما


(11)ويدع الإنسن بالشر دعاءه بالخير وكان الإنسن عجولا


(12)وجعلنا اليل والنهار ءايتين فمحونا ءاية اليل وجعلنا ءاية النهار مبصرة لتبتغوا فضلا من ربكم ولتعلموا عدد السنين والحساب وكل شيء فصلنه تفصيلا


(13)وكل إنسن أمنه طئره في عنقه ونخرج له يوم القيمة كتبا يلقيه منشورا


(14)اقرأ كتبك كفى بنفسك اليوم عليك حسيبا


(15)من اهتدى فإنما يهتدي لنفسه ومن ضل فإنما يضل عليها ولا تزر وازرة وزر أخرى وما كنا معذبين حتى نبعث رسولا


(16)وإذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها فحق عليها القول فدمرنها تدميرا


(17)وكم أهلكنا من القرون من بعد نوح وكفى بربك بذنوب عباده خبيرا بصيرا


()من كان يريد العاجلة عجلنا له فيها ما نشاء لمن نريد ثم جعلنا له جهنم يصليها مذموما مدحورا


(19)ومن أراد الاءخرة وسعى لها سعيها وهو مؤمن فأولئك كان سعيهم مشكورا


(20)كلا نمد هؤلاء وهؤلاء من عطاء ربك وما كان عطاء ربك محظورا


(21)انظر كيف فضلنا بعضهم على بعض وللاءخرة أكبر درجت وأكبر تفضيلا


(22)لا تجعل مع الله إلها ءاخر فتقعد مذموما مخذولا


(23)وقضى ربك ألا تعبه دوا إلا إياه وبالولدين إحسنا إما يبلغن عندك الكبر أحدهما أو كلاهما فلا تقل لهما أف ولا تنهرهما وقل لهما قولا كريما

(24)واخفض لهما جناح الذل من الرحمة وقل رب ارحمهما كما ربياني صغيرا


(25)ربكم أعلم بما في نفوسكم إن تكونوا صلحين فإنه كان للأوبين غفورا


(26)وءات ذا القربى حقه والمسكين وابن السبيل ولا تبذر تبذيرا


(27)ان المبذرين كانوا إخون الشيطين وكان الشيطن لربه كفورا


(28)وإما تعرضن عنهم ابتغاء رحمة من ربك ترجوها فقل لهم قولا ميسورا


(29)ولا تجعل يدك مغلولة إلى عنقك ولا تبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا


(30)ان ربك يبسط الرزق لمن يشاء ويقدر إنه كان بعباده خبيرا بصيرا


(31)ولا تقتلوا أولدكم خشية إملق نحن نرزقهم وإياكم إن قتلهم كان خطءا كبيرا


(32)ولا تقربوا انى إنه كان فحشة وساء سبيلا


(33)ولا تقتلوا النفس التي حرم الله إلا بالحق ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطنا فلا يسرف في القتل إنه كان منصورا


(34)ولا تقربوا مال اليتيم إلا بالتي هي أحسن حتى يبلغ أشده وأوفوا بالعهد إن العهد كان مسءولا


(35)وأوفوا الكيل إذا كلتم وزنوا بالقسطاس المستقيم ذلك خير وأحسن تأويلا


(36)ولا تقف ما ليس لك به علم إن السمع والبصر والفؤاد كل أولئك كان عنه مسءولا


(37)ولا تمش في الأرض مرحا إنك لن تخرق الأرض ولن تبلغ الجبال طولا


(38)كل ذلك كان سيئه عند ربك مكروها


(39)ذلك مما أوحى إليك ربك من الحكمة ولا تجعل مع الله إلها ءاخر فتلقى في جهنم ملوما مدحورا


(40)افأصفيكم ربكم بالبنين واتخذ من الملئكة إنثا إنكم لتقولون قولا عظيما


(41)ولقد صرفنا في هذا القرءان ليذكروا وما يزيدهم إلا نفورا


(42)قل لو كان معه ءالهة كما يقولون إذا لابتغوا إلى ذي العرش سبيلا


(43)سبحنه وتعلى عما يقولون علوا كبيرا


(44)تسبح له السموت السبع والأرض ومن فيهن وإن من شيء إلا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم إنه كان حليما غفورا

(45)وإذا قرأت القرءان جعلنا بينك وبين الذين لا يؤمنون بالاءخرة حجابا مستورا


(46)وجعلنا على قلوبهم أكنة أن يفقهوه وفي ءاذانهم وقرا وإذا ذكرت ربك في القرءان وحده ولوا على أدبرهم نفورا


(47)نحن أعلم بما يستمعون به إذ يستمعون إليك وإذ هم نجوى إذ يقول الظلمون إن تتبعون إلا رجلا مسحورا


(48)انظر كيف ضربوا لك الأمثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا


(49)وقالوا أءذا كنا عظما ورفتا أءنا لمبعوثون خلقا جديدا


(50)قل كونوا حجارة أو حديدا


(51)او خلقا مما يكبر في صدوركم فسيقولون من يعيدنا قل الذي فطركم أول مرة فسينغضون إليك رءوسهم ويقولون متى هو قل عسى أن يكون قريبا


(52)يوم يدعوكم فتستجيبون بحمده وتظنون إن لبثتم إلا قليلا


(53)وقل لعبادي يقولوا التي هي أحسن إن الشيطن ينزغ بينهم إن الشيطن كان للإنسن عدوا مبينا


(54)ربكم أعلم بكم إن يشأ يرحمكم أو إن يشأ يعذبكم وما أرسلنك عليهم وكيلا


(55)وربك أعلم بمن في السموت والأرض ولقد فضلنا بعض النبين على بعض وءاتينا داود زبورا


(56)قل ادعوا الذين زعمتم من دونه فلا يملكون كشف الضر عنكم ولا تحويلا


(57)اولئك الذين يدعون يبتغون إلى ربهم الوسيلة أيهم أقرب ويرجون رحمته ويخافون عذابه إن عذاب ربك كان محذورا

(58)وإن من قرية إلا نحن مهلكوها قبل يوم القيمة أو معذبوها عذابا شديدا كان ذلك في الكتب مسطورا


(59)وما منعنا أن نرسل بالاءيت إلا أن كذب بها الأولون وءاتينا ثمود الناقة مبصرة فظلموا بها وما نرسل بالاءيت إلا تخويفا


(60)وإذ قلنا لك إن ربك أحاط بالناس وما جعلنا الرءيا التي أرينك إلا فتنة للناس والشجرة الملعونة في القرءان ونخوفهم فما يزيدهم إلا طغينا كبيرا


(61)وإذ قلنا للملئكة اسجدوا لءادم فسجدوا إلا إبليس قال ءأسجد لمن خلقت طينا


(62)قال أرءيتك هذا الذي كرمت علي لئن أخرتن إلى يوم القيمة لأحتنكن ذريته إلا قليلا


(63)قال اذهب فمن تبعك منهم فإن جهنم جزاؤكم جزاء موفورا


(64)واستفزز من استطعت منهم بصوتك وأجلب عليهم بخيلك ورجلك وشاركهم في الأمول والأولد وعدهم وما يعدهم الشيطن إلا غرورا


(65)ان عبادي ليس لك عليهم سلطن وكفى بربك وكيلا


(66)ربكم الذي يزجي لكم الفلك في البحر لتبتغوا من فضله إنه كان بكم رحيما


(67)وإذا مسكم الضر في البحر ضل من تدعون إلا إياه فلما نجيكم إلى البر أعرضتم وكان الإنسن كفورا


(68)افأمنتم أن يخسف بكم جانب البر أو يرسل عليكم حاصبا ثم لا تجدوا لكم وكيلا


(69)ام أمنتم أن يعيدكم فيه تارة أخرى فيرسل عليكم قاصفا من الريح فيغرقكم بما كفرتم ثم لا تجدوا لكم علينا به تبيعا


(70)ولقد كرمنا بني ءادم وحملنهم في البر والبحر ورزقنهم من الطيبت وفضلنهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا


(71)يوم ندعوا كل أناس بإم فمن أوتي كتبه بيمينه فأولئك يقرءون كتبهم ولا يظلمون فتيلا


(72)ومن كان في هذه أعمى فهو في الاءخرة أعمى وأضل سبيلا


(73)وإن كادوا ليفتنونك عن الذي أوحينا إليك لتفتري علينا غيره وإذا لاتخذوك خليلا


(74)ولولا أن ثبتنك لقد كدت تركن إليهم شيءا قليلا


(:75)اذا لأذقنك ضعف الحيوة وضعف الممات ثم لا تجد لك علينا نصيرا


(76)وإن كادوا ليستفزونك من الأرض ليخرجوك منها وإذا لا يلبثون خلفك إلا قليلا


(77)سنة من قد أرسلنا قبلك من رسلنا ولا تجد لسنتنا تحويلا


(78)اقم الصلوة لدلوك الشمس إلى غسق اليل وقرءان الفجر إن قرءان الفجر كان مشهودا


(79)ومن اليل فتهجد به نافلة لك عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا


(80)وقل رب أدخلني مدخل صدق وأخرجني مخرج صدق واجعل لي من لدنك سلطنا نصيرا


(81)وقل جاء الحق وزهق البطل إن البطل كان زهوقا


(82)وننزل من القرءان ما هو شفاء ورحمة للمؤمنين ولا يزيد الظلمين إلا خسارا


(83)وإذا أنعمنا على الإنسن أعرض ونءا بجانبه وإذا مسه الشر كان يءوسا


(84)قل كل يعمل على شاكلته فربكم أعلم بمن هو أهدى سبيلا


(85)ويسءلونك عن الروح قل الروح من أمر ربي وما أوتيتم من العلم إلا قليلا


(86)ولئن شئنا لنذهبن بالذي أوحينا إليك ثم لا تجد لك به علينا وكيلا


(87)الا رحمة من ربك إن فضله كان عليك كبيرا


(88)قل لئن اجتمعت الإنس والجن على أن يأتوا بمثل هذا القرءان لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا


(89)ولقد صرفنا للناس في هذا القرءان من كل مثل فأبى أكثر الناس إلا كفورا


(90)وقالوا لن نؤمن لك حتى تفجر لنا من الأرض ينبوعا


(91)او تكون لك جنة من نخيل وعنب فتفجر الأنهر خللها تفجيرا


(92)او تسقط السماء كما زعمت علينا كسفا أو تأتي بالله والملئكة قبيلا


(93)او يكون لك بيت من زخرف أو ترقى في السماء ولن نؤمن لرقيك حتى تنزل علينا كتبا نقرؤه قل سبحان ربي هل كنت إلا بشرا رسولا


(94)وما منع الناس أن يؤمنوا إذ جاءهم الهدى إلا أن قالوا أبعث الله بشرا رسولا


(95)قل لو كان في الأرض ملئكة يمشون مطمئنين لنزلنا عليهم من السماء ملكا رسولا


(96)قل كفى بالله شهيدا بيني وبينكم إنه كان بعباده خبيرا بصيرا


(97)ومن يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد لهم أولياء من دونه ونهم يوم القيمة على وجوههم عميا وبكما وصما مأويهم جهنم كلما خبت زدنهم سعيرا


(98)ذلك جزاؤهم بأنهم كفروا بءايتنا وقالوا أءذا كنا عظما ورفتا أءنا لمبعوثون خلقا جديدا


(99)اولم يروا أن الله الذي خلق السموت والأرض قادر على أن يخلق مثلهم وجعل لهم أجلا لا ريب فيه فأبى الظلمون إلا كفورا


(100)قل لو أنتم تملكون خزائن رحمة ربي إذا لأمسكتم خشية الإنفاق وكان الإنسن قتورا


(101)ولقد ءاتينا موسى تسع ءايت بينت فسءل بني إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إني لأظنك يموسى مسحورا


(102)قال لقد علمت ما أنزل هؤلاء إلا رب السموت والأرض بصائر وإني لأظنك يفرعون مثبورا


(103)فأراد أن يستفزهم من الأرض فأغرقنه ومن معه جميعا


(104)وقلنا من بعده لبني إسرءيل اسكنوا الأرض فإذا جاء وعد الاءخرة جئنا بكم لفيفا


اگرچه در این میان به مسائل دیگری هم اشاره شده اما سیاق کلام و محور بحث، بنی اسرائیل است.

در این آیات خداوند به بنی اسرائیل وعده داده است که در صورت فساد مجدد در ارض، زمان وعده دیگر خدا خواهد رسید و بنی اسرائیل از هم خواهد پاشید.


اینک برآنیم که بدانیم آیا می‌توان از شاه کلید به دست آمده از مطالعه خبر‌های غیبی دیگر خدا به جزئیات خبر زوال بنی اسرائیل و زمان وقوع آن پی برد یانه.


بدین منظور از کلمه و آتینا در آیه دو تا کلمه لفیفا در آیه 104 را می‌شماریم.


از شمارش این کلمات ناگهان متوجه می‌شویم که تعداد آنها درست 1443 کلمه است.


از آنجا که در سوره کهف هر کلمه نمایانگر یک سال است به این نتیجه می‌رسیم که ممکن است عدد 1443 به سال سقوط اسرائیل اشاره داشته باشد.

اگر خداوند بعد از کلمه لفیفا به عدد 1443 اشاره می‌کرد، مانند آنچه در سوره کهف به کار برد، دیگر شکی باقی نمی ماند که قرار است زوال بنی اسرائیل در سال موعود اتفاق بیفتد.


اما حالا که خداوند به سال مورد نظر اشاره نکرده است سؤال این است که آیا با کشف فرمول فوق که در موارد دیگر کارائی خودش را نشان داده و با دقت تمام جواب داده است و دقیقاً از نظر زمانی درست از آب در آمده است، اینجا نیز به همان فرمول می‌توان اعتماد کرد یا خیر.
پاسخ این است که قطعاً فرمول استفاده شده در تمام موارد مشابه قابل استفاده است.


همان طورکه اگر در آیات مربوط به سوره کهف حتی اگر به عدد 309 اشاره نمی شد با شمارش کلمات آن می‌توانستیم طول زمانی آن را به دست بیاوریم اینک نیز که به فرمول مربوطه دست یافته‌ایم با محاسبه کلمات مربوط به سرنوشت بنی اسرائیل می‌توان به سال سرنوشت ساز زوال آنان دست یافت.


اما اگر این عدد فقط در همین یک مورد استخراج می‌شد ، می‌شد آن را تصادف تلقی کرد و به حدس و گمان توجه نکرد.


اما وقتی در محاسبات مختلف در این دو سوره شریفه دوباره و چند باره این عدد یا معادل تقویمی آن در موارد مختلف وبه انحاء گوناگون ظاهر می‌شود، راه بر هر شک و ریبی مسدود و حقیقت آیات آشکار می‌شود.


در یک جا به عدد 1443 می‌رسیم ودر جای دیگر به عدد 1401 ودر محاسبه دیگر به 2022 و در مورد دیگر به عدد 5782.


در آغاز این اعداد بی ربط به نظر می‌رسند اما وقتی تقویم را می‌گشائیم می‌بینیم. شگفتاً تمامی این اعداد شماره سال مخصوصی است در آخر امان، و هرکدام معادل دیگری است. یعنی سال 1443 هجری قمری مساوی با سال 1401 هجری شمسی ومصادف با سال 2022 میلادی ومقارن با سال 5782 عبری می‌باشد.


شگفت آورتر آنکه حتی از نظر حساب جمل نیز سال 1401 معادل با حروف تلفظ عربی سال 2022 می‌باشد. ألفان واثنن وعشرون = 2022
1 ا 30 ل 80 ف 1 ا 50 ن 6 و 1 ا 500 ث 50 ن 50 ن 6 و 70 ع 300 ش 200 ر 6 و 50 ن =1401


از ظهور اعداد فوق که اشاره به سال مخصوصی در آخر امان است و هر عدد مورد استفاده یکی از ادیان الهی است به این نتیجه می‌رسیم که خداوند با استفاده از این اعداد به همان سال مخصوص اشاره می‌کند. و از اینکه این اعداد درست از محاسبه همان آیاتی به دست می‌آید که درآن به متلاشی شدن بنی اسرائیل و ظهور حضرت مهدی و استقرار حکومت عدل جهانی اشاره شده است دیگر برای هر انسان متفکری چاره‌ای جز پذیرش این واقعیت نمی ماند که خداوند این سال را سال تنبیه بنی اسرائیل قرار داده است. دستکم به این نتیجه می‌رسیم که قرار است در این سال اتفاق بزرگی بیفتد.


در شماره بعدي، اين مقاله را با محاسبه ديگري پيگيري مي‌كنيم


محاسبه دوم


شاه بیت غزل خداحافظی بنی اسرائیل آخرین جمله در آیه 104 اسراء می باشد.


وقلنا من بعده لبني إسرءيل اسكنوا الأرض فإذا جاء وعد الاءخرة جئنا بكم لفيفا


اگر این قسمت از آیه 104 را نیز با حساب ابجد محاسبه کنیم عدد 2022 ظاهر می‌شود که معادل میلادی سال 1401 هجری شمسی است.
200ف 600ا 1 ذ30ا 1ج80ا1ء700و1ع 3د 1 ا 1ل 6ا70خ4 ر


22ة 20ج 0ء 10ن 80ا ب30 ک 40م20 ل21 ف400 ی 31ف50 ا


دلیل اینکه تنها این قسمت از آیه را جدا می‌کنیم این است که خداوند خود با به کارگیری حرف فاصل (ف) این فاصله را ایجاد کرده است.


محاسبه سوم


سوره اسراء هفدهمین سوره قرآن است.


سوره حمد را کلید قرآن خوانده‌اند . فاتحه به معنی باز کننده است نه آغاز کننده. اسم دیگر سوره حمد در قرآن سبع المثانی است. که خداوند فرمود : و آتیناک سبعا من المثانی والقرآن العظیم.

حمد سبع المثانی است ازآن رو که هفت آیه دارد و در هر نماز دوبار تکرار می‌شود. قرآن کریم با فاتح

شعر از فردوسی , شعر فردوسی با عکس

یکی از بهترین اشعار فردوسی

ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست منست

هنر نزد ایرانیان است و بــس
ندادند شـیر ژیان را بکس

همه یکدلانند یـزدان شناس
بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس

دریغ است ایـران که ویـران شود
کنام پلنگان و شیران شـود

چـو ایـران نباشد تن من مـباد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد

همـه روی یکسر بجـنگ آوریـم
جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم

همه سربسر تن به کشتن دهیم
بـه از آنکه کشـور به دشمن دهیم

چنین گفت موبد که مرد بنام
بـه از زنـده دشمـن بر او شاد کام

اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار
چــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زار

 

 

محسن امیری091098577221


ایران

توسط : بردیادر: آگوست 11, 20در: تاپ تن های تاریخ باستان62 دیدگاه

 چاپ ایمیل

در سرزمین کهن ایران پادشاهان بسیاری بر آن سلطنت کرده اند اما برخی از آنان در میان مردم محبوبیت بسیار خاصی داشته اند که ناشی از اقدامات آنان و همچنین رفتار آنان با مردم سرچشمه گرفته است. ما در این بخش از تاپ تن های تاریخ باستان و در این پست به 10 پادشاه محبوب ایران زمین خواهیم پرداخت.


رتبه دهم: داریوش سوم
سلسله: هخامنشیان
سال: 381 تا 330 میلادی
فرزند: آرشام

داریوش سوم هخامنشی

داریوش سوم هخامنشی واپسین شاه از دودمان هخامنشیان، یکی از خردمدترین شاهان ایران بود که فقط به آسایش مردم خود می اندیشید ولی در زمینه ت و جنگ هیچ گاه در اندازه شاهان پیشین نبود.
ولی سرنوشت مقدر کرده بود که در زمان پادشاهی او یونانیان به ایران بتازند و آن امپراتوری بزرگ و باشکوه را از بین ببرند و اگر حمله یونان در کار نبود چه بسا داریوش سوم پادشاهی بس شایسته برای مردم ایران بود.


رتبه نهم: شاپور یکم
سلسله: ساسانی
سال: 220 تا 270 میلادی
فرزند: اردشیر بابکان

شاپور یک ساسانی

شاپور یکم دومین شاه ساسانی و یکی از قدرتمند ترین شاهان ساسانی بود که اقدامات بسیار برجسته ای دارد. بزرگ ترین اقدام او شکست دادن والرین امپراتور روم و به اسیری گرفتن وی است که امروزه نقش آن پیروزی بزرگ که بر روی سنگ حکاکی شده بود هنوز باقی مانده است. بنای شهر نیو شاهپور (نیشابور امروزی) است که این نام و این شهر هنوز هم با کمی تغییر به همان نام خوانده می شود.
در زمان شاپور یکم اگرچه شورش هایی در سال های نخستین شاهی او به وقوع پیوست ولی مردم در زمان او در کمال آرامش زندگی می کردند.


رتبه هشتم:کوروش کوچک
سلسله: هخامنشی
سال: مرگ در سال 401 پیش از میلاد
فرزند: داریوش دوم هخامنشی

هرمز چهارم

کوروش کوچک فرزند کوچک تر داریوش دوم بود که در زمان پادشاهی اردشیر دوم هخامنشی، فرماندهی تمامی ایالات آسیای صغیر را بر عهده داشت و قصد داشت تا پادشاهی را از اردشیر بگیرد. او در زمان حیاتش در بین مردم آن ولایات و حتی در نزد یونانیان بسیار محبوب بود. و در زمان جنگ او با اردشیر مردم همگی خواهان پیروز شدن او بودند ولی در جنگ اکسا و در حین جنگ کوروش کوچک کشته شد.


رتبه هفتم:هرمزد چهارم
سلسله: ساسانی
سال: 540 تا 590 میلادی
فرزند: انوشیروان

هرمز چهارم

هرمزد چهارم بر خلاف نوشته های مورخان رومی، مردی بسیار خردمند وتحصیلکرده و حامی مردم مستضعف بود. هرمزد چهارم با تاسی جستن به پدرش می خواست که از قدرت بزرگان کشور بکاهد ولی همین موضوع باعث ناراضیتی بزرگان از وی شد و سرانجام او به دست برادرهای زنش به قتل رسید.


رتبه ششم:مهرداد اول اشک ششم
سلسله: اشکانی
سال: 195 تا 132 پیش از میلاد
فرزند: فری پاپت

مهرداد اول

مهرداد اول اشک ششم بزرگ ترین پادشاه اشکانی، یکی از خردمند ترین شاهان ایران زمین است که در زمان او اشکانیان به اوج قدرت رسیدند. مهرداد در میان مردم و سپاهیان چنان محبوبیتی داشت که همگی آنان را جان نثار خود ساخته بود. او رفتاری بسیار مهربان با مردم شهرهای مغلوب شده داشت و هیچ گاه دستور کشتن مردم شهر های متصرف شده را به سپاه خود نداد.


رتبه پنجم:شاپور دوم
سلسله: ساسانی
سال: 309 تا 370 میلادی
فرزند: هرمزد دوم

شاپور دوم

شاپور دوم، پادشاهی که هنوز به دنیا نیامده پادشاه ایران بود، به طوری که در هنگام نوزادی تاج را بر سر گهواره او آویزان کرده بودند. شاپور دوم به محض رسیدن به سن جوانی چنان نظم و تی در ایران به اجرا در آورد که او را به یکی از بزرگ ترین شاهان ایران تبدیل کرد. خدمات بسیار او برای آسایش مردم و شکست دادن دشمنان ایران از جمله اعراب و روم، از اقدامات برجسته او می باشد.


رتبه چهارم:بهرام گور
سلسله: ساسانی
سال: 406 تا 438 میلادی
فرزند: یزدگرد یکم

بهرام گور

بهرام پنجم یا همان بهرام گور یکی از برجسته ترین شاهان تاریخ ایران است که در زمان او ایران به پیشرفت های بسیاری نائل آمد. بهرام رومیان و ترکان را شکست داد و مرزهای ایران را قرین آرامش کرد. او برای شادی مردم دستور داد تا در همه خیابان ها نوازندگانی قرار دهند تا آنان برای مردم آواز خوانده و موسیقی اجرا کنند تا مردم با دیدن و شنیدن آن شاد شوند. درباره مرگ او مورخان اطلاع درستی ندارند، برخی نوشته اند که بهرام به هنگام شکار گور(که همیشه شکار گور مورد علاقه وی بود) از همراهان خود جدا افتاده و با اسب نادانسته به باتلاقی فرو می رود و برای همیشه ناپدید می شود.


رتبه سوم:داریوش بزرگ
سلسله: هخامنشی
سال: 550 تا 460 پیش از میلاد مسیح
فرزند: هیستاسپ

داریوش بزرگ

داریوش بزرگ، بزرگ ترین شاه هخامنشی (با احترام به کوروش) از نظر پیشرفت امپراتوری و نظامی است. او پس از رسیدن به پادشاهی و مجازات کردن گئومات مُغ و دیگر شورشیان، یک سیستم پیشرفته در ایران به اجرا در آورد که همه جای آن سرزمین پهناور در داخل آن سیستم به کار مشغول بودند. اقدامات او در زمینه لشکری و اداره کشور نشان دهنده نبوغ بالای اوست که در آن دوره نظیرش در هیچ کجای جهان دیده نشده بود.


رتبه دوم:خسرو انوشیروان
سلسله: ساسانی
سال: 501 تا 579 میلادی
فرزند: قباد

خسرو انوشیروان

خسرو انوشیروان یا همان خسرو یکم به گواهی تمامی تاریخ نویسان دادگر ترین شاه ایران است که نام او چند سده پس از فروپاشی ساسانیان هنوز برای مثال زدن و دادگری بر سر زبان ها بود. او بزرگترین پادشاه ساسانی است که حقا به او لقب دادگر داده شد.

آورده اند که در هنگام ساخت ایوان مدائن، برخی از خانه های اطراف را از مردم خریده و خراب کردند تا برای ساخت کاخ انوشیروان مکان بزرگتری را فراهم آورند ولی در این بین یکی از صاحبان این خانه ها که پیرزنی بود به هیچ وجه حاضر به فروش خانه اش نشد، حتی با وجود اینکه ماموران شاه به او پیشنهاد مبلغ بیشتری و حتی چند برابر قیمت خانه اش را به وی دادند. ولی پیرزن به هیچ وجه به خواسته آنان تن در نداد تا اینکه آگهی به نزد خسرو رسید و چون خسرو از ماجرا آگاهی یافت دستور داد تا پیرزن و خانه را رها کرده و کاخ را بنا نهند به طوری که دیوار کاخ خانه او را در بر نگیرد. تا مجبور به خراب کردن خانه آن پیرزن نشوند.

از آن پس کاخ انوشیروان در جایی از آن به طور عجیبی کج شده و در جایی دیگر به دیوار دیگرش می پیوست. پس از آن ماجرا کسی از انوشیروان پرسید که این کژی ایوان چیست؟ انوشیروان خردمندانه در پاسخ او گفت که : آن کژی از راستی ماست.


رتبه نخست:کوروش بزرگ
سلسله: هخامنشی
سال: 530 تا 600 پیش از میلاد مسیح
فرزند: کمبوجیه

کوروش بزرگ

کوروش بزرگ نخستین امپراتور از بزرگترین امپراتوری تاریخ یعنی امپراتوری هخامنشیان است. کوروش در زمان پادشاهیش چنان خردمند و با گذشت بود که دوست و دشمن از او تعریف کرده اند. او نخستین پادشاهی است که پس از تصرف دولت های بابل، ماد، لیدی و … دستور کشتن مردم و ویران کردن شهر های مغلوب شده را نداد. او حتی به مردم شکست خورده اجازه داد تا در انتخاب کیش خود آزاد باشند و هیچ اجباری در پرستیدن خدای خود کوروش نکرد.

اقدامات والای کوروش او را نه تنها در تاریخ ایران بلکه در تاریخ کل جهان، بسیار متمایز از دیگر پادشاهان کرده است.

شما خوانندگان گرامی می توانید نظرات خود را در زیر همین صفحه در بخش کامنت ها بیان نمایید شما همچنین می توانید در انجمن های تاریخ پارسی نیاز در این باره به گفتگو بپردازید.

    

 

 

 

محسن امیری091098577221


1. خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را می فریبد و به گرد خود می آورد و بخش گسترده ای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش در می آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقة عراق سیطره می یابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می پردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می کند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر می شود با سپاهی گران به جنگ وی می رود که در منطقه بیداء (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد می کند و به امر خدا همه لشگریان وی به جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند. [1]

2. خسف در بیداء: خسف یعنی فرو رفتن و پنهان شدن، و بیداء نام منطقه ای در مکه و مدینه است. ظاهراً لشگر سفیانی در این منطقه که به قصد جنگ با امام عصر(عج) آمده است در زمین فرو می روند. [2]

3. خروج یمانی: سرداری از یمن قیام می کند و مردم را به حق و عدل دعوت می کند این نشانه در منابع عامه نیست ولی در مصادر شیعه روایات فراوانی در این باره وجود دارد. امام صادق (ع) فرمود: قیامهای سه گانه خراسانی، سفیانی، یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود و هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی دعوت حق و هدایت نمی کند و هم فرمود که یمانی از علائم حتمی است. [3]

4. قتل نفس زکیه: زکیه یعنی فرد پاک و بی گناه و کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد.  در آستانه ظهور مهدی (عج) در گیرودار مبارزات زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) فردی پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در راه امام می کوشد و در این راه مظلومانه به قتل می رسد. روایات گاهی نفس زکیه و گاهی سید حسنی» گفته اند امام باقر (ع) فرمود: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست. [4]

5. صیحه آسمانی: منظور از صیحه آسمانی صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی در آسمان شنیده می شود و همه مردم آن را می شنوند در روایات تعبیر به نداء» فزعه» صوت» نیز بکار رفته است که ظاهر آن نشان می دهد که هر یک از اینها نشانه جداگانه ای است که پیش از ظهور واقع می شود لکن به نظر می رسد که اینها تعبیر از یک واقعیت است و ممکن هم هست که از سه حادثه جدای از هم خبر داده باشند که اول صداهای هولناکی برآید و همه را به خود متوجه کند (صیحه) و به دنبال آن صدای مهیب و هولناکی شنیده شود که دلهای مردم را به وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدایی شنیده می شود که مردم را به سوی مهدی(عج) فرا می خواند (نداء) روایاتی که از این معنا خبر داده اند از طریق شیعه و سنی فراوان هستند. امام باقر (ع) می فرماید: ندا کننده ای از آسمان نام قائم را ندا می کند پس هر که در شرق و غرب است آن را می شنود و از وحشت این صدا خوابیده ها بیدار و ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت گیرد و ندای وی را اجابت کند زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الأمین است.

آنگاه می فرماید: این صدا در بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود در این هیچ شک نکنید و بشنوید و فرمان برید، در آخر روز شیطان فریاد می زند که فلانی مظلوم کشته شد» تا مردم را بفریبد و به شک اندازد. و امام صادق (ع) می فرماید: در ابتدای روز گویند ه ای در آسمان ندا می دهد که آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. پس از آن در پایان روز شیطان که لعنت خدا بر او باد از روی زمین فریاد می زند که حق با عثمان و پیروان اوست پس در این هنگام باطل گرایان به شک می افتند هرگاه گوینده ای از آسمان نداء بزند که حق با اولاد محمد(ص) است در آن هنگام ظهور مهدی(عج) به سر زبانها می افتد به گونه ای که غیر از او یاد نمی کنند. [5]

6. خروج دجال: این نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپایی قیامت شناخته شده است [6]   ولی در منابع روایی شیعه از نشانه های ظهور است. و اشکال ندارد که هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرامان می باشد.

دجال فردی است که در آخر امان و پیش از قیام مهدی (عج) خروج می کند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم را می فریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح (ع) در کنار دروازه ”لد در منطقه شام به هلاکت می رسد. در مورد دجال نظریه های متعددی طرح شده است مثلا گروهی آن را فردی نامیده اند و دسته ای آن را جریانی می دانند و نه شخص معین که مطرح کردن این امور مجال دیگری را می طلبد. [7]

 

 

محسن امیری091098577221


 تحقیقات باستانشناسی بر جسد فرعون

باستان شناسان خط سیر حضرت موسی (ع) از مصر به خلیج عقبه و تا نزدیکی عربستان را مطالعه کردند در بالای خلیج عقبه یک برآمدگی پل مانندی است که آب کم عمقی دارد و وقتی با دوربین های عکاسی عکسبرداری کردند، چرخ های ارابه جنگی و همچنین استخوان های انسان و اسب هایی کشف شد که مربوط به فرعون و لشکریان او بود. جسد جمعی از فرعونیان  نیز کشف شده بود که طبق تحقیقات  یکی از آنها که از همه هم شاداب تر بود متعلق به فرعون زمان حضرت موسی بود.

 پس از این ماجرا موضوع فرعون جان تازه ای گرفته بود و مدت زیادی ذهن باستانشناسان را به خود مشغول کرده بود تا اینکه صد سال بعد دوباره باستان شناسان را برآن داشت تا در این زمینه به تحقیق جدیدی بپردازند. در این زمان جسد فرعون دچار آسیبهایی شده بود و فرانسویان از مصرخواستند که مومیایی جسد فرعون را ترمیم کنند و از سویی فرانسه که بهترین دانشمندان باستان شناس دارد، اظهار مسرت کردند که این جسد را بیاورند در پاریس و در آنجا روی آن کاوش کنند تا ببینند این که ادعا شده این جسد، جسد فرعون زمان موسی(ع) است آیا درست است یا نه، ثانیا آن را ترمیم کنند تا از بین نرود.

 دو دسته از دانشمندان شروع به کاوش روی این جسد کردند، یک دسته باستان شناسان و دسته دیگر پزشکان قانونی بودند که برای بررسی چگونگی مرگ فرعون کاوش علمی می کردند تحقیقات زیرنظر بزرگ ترین پزشک جراح فرانسوی به نام موریس بوکای» صورت میگرفت.

 اسلام آوردن موریس

هنگامی که جسد فرعون به فرانسه منتقل شده بود و دکتر موریس بوکای بعنوان رئیس گروه تحقیقات انتخاب شد وی تمام توجهش به این بود که ببیند فرعون چگونه هلاک شده، یک قطعه کوچکی از جسد فرعون را جدا کرد و به لابراتوار برد  و وقتی نگاه می کند می بینند آثار نمک دریا روی بدن فرعوندیده می شود و نتیجه می گیرد که به طور قطع این جسد در دریا غرق شده و وقتی شادابی جسد را می بینند نتیجه می گیرند این جسد خیلی در آب نمانده و بلافاصله از آب گرفته شده و آن را مومیایی کرده اند. گروه تحقیق این را به عنوان یک کشف بزرگ تلقی کردند. پس از اعلام این خبر توسط گروه از آنان خواستند زیاد به این مسئله پرداخته نشود زیرا در قرآن این موضوع مطرح شده و اگر مسلمانان از این کشف علمی با خبر شوند به نفع خود از آن استفاده خواهمند کرد. اما موریس بوکای نپذیرفت و گفت این محال است چون قرآن مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است و این جسد ۱۰۰ سال پیش در مصر کشف شده و اینکه فرعون در آب غرق شده فقط از طریق لابراتوار قابل اکتشاف است.

 این مسئله افکار دکتر بوکای را به خودش جلب کرد بود تا این که پس از چندین ماه یک همایش پزشکی در عربستان برگزار شده  و اتفاقا دکتر موریس بوکای هم به آن همایش دعوت شده بود و در اولین جلسه، این کشف جدید خودش را اعلام کرد.

 بعد اعلام این خبر یک پزشک مسلمان دکتر بوکای را از واقعیت ماجرا آگاه کرد، او به موریس همان سخنی را گفت که در پاریس او را از شنیدنش بر حضر داشته بودند.

  این چیزی را که شما اخیرا کشف کردید ۱۴۰۰ سال پیش در قرآن به وضوح آمده است جالب این که قرآن می فرماید: الیوم ننجیک ببدنک» که این الیوم» نشان می دهد که جسد فرعون همان روزی که در آب غرق شده همان روز دوباره از آب گرفته شده و بدنش نجات پیدا کرده و خداوند خواسته این جسد برای عبرت آیندگان باقی بماند و جالب است که تمام جسدهای فراعنه پژمرده شده ولی جسد فرعون زمان موسی (ع) بسیار شاداب و حتی موهای سرش کاملا پیداست.

موریس بوکای سریعا آین مطلب را در قرآن و تورات و انجیل مقایسه می کند شاید طبق همان پهنیت مسیحیان و اهالی غرب بتواند اثبات کند که قرآن این مطلب را از آن دو کتاب گرفته است اما این دانشمند مسیحی فرانسوی مشاهده می کند که در تورات و انجیل همچنین چیزی مطرح نشده است، دکتر موریس بوکای در همان همایش مسلمان می شود، موریس بوکای، مسیحی به عربستان می آید و وقتی برمی گردد مسلمان شده و دست به کاوش عمیقی در سراسر آیات قرآن می زند و کتابی می نویسد به نام تورات، انجیل، قرآن و علم» که به زبان های مختلف ترجمه می شود و اثر بسیار زیادی را در مسلمانان شدن دیگران می گذارد. [۲]

 

 

 

محسن امیری091098577221


 

 UhПриіт дорогі і дорогі люди України. Ми, іранський 

народ, дуже засмучені і засмучені тим, що сталося.
Але знайте, що инні американці.
Іранський народ - це дуже добрий, доброзичлиий народ. Ми, як і и, сумуєте ід аіакатастрофи.
Мені хотілося дізнатися, чи є якась обдумана робота з надією, що одного дня факти ияляться.
Pryvit dorohi i dorohi lyudy Ukrayiny. My, iransʹkyy narod, duzhe zasmucheni i zasmucheni tym, shcho stalosya.
Ale znayte, shcho vynni amerykantsi.
Iransʹkyy narod - tse duzhe dobryy, dobrozychlyvyy narod. My, yak i vy, sumuyete vid aviakatastrofy.
Meni khotilosya diznatysya, chy ye yakasʹ obdumana robota z nadiyeyu, shcho odnoho dnya fakty vyyavlyatʹsya.

سلام مردم عزیز و دوستداشتنی اوکراین.ما مردم ایران  بابت اتفاقی که افتاد بسیار ناراحت و متاسف هستیم.
اما بدانید که مقصر اصلی امریکاییها هستند.
مردم ایران مردمی بسیار مهربان وصلحلجو هستند.ما هم مثل شما داغدار کشته های هواپیمای سقوط کرده هستیم
خواستم بدونید هیچ عمدی در کار نبوده به امید روزی که حقایق آشکار شود.


هفت ماه از سال 99هم گذشت چه روزهای سخت وتلخی هیچ چیز سر جای خودش نیست همه ناراضی ان هر کی هر کار دلش میخواد میکنه قیمت اجناس روزانه زیاد میشه شایدم ساعتی هر روز سفره ها کوچکتر میشه کرونا هم داره رکورداشو جابجا میکنه امروز331نفر را کشت هنوز فصل سرما هم نرسیده خدا به فریادمون برسه هزینه های بیمارستانها هم اگه جایی داشته باشن خیلی بالاست خلاصه جون ادمها دیگه ارزش نداره الان یه جوری شده اگه کسی بمیره دیگه خیلی ناراحت نمیشه که کاش یه مدت دیگه میتونستم زندگی کنم
دعای عهد با معنی ساده وروان به نام خدای بخشنده و مهربان خدا ای پروردگار نور بزرگ وکرسی بلند وپروردگاردریای جوشان که تورات وانجیل وزبور را فرستادی، و پروردگار سایه وحرارت آفتاب،نازل کننده قرآن بزرگ،پروردگار فرشتگان نزدیک شده،پیامبران ورسولان =============================== خدایا از تو میخواهم به روی بخشنده ات و نور روی درخشاند،پادشاهی قدیمی ات. ای زنده وپاینده،ازتو میخواهم به حق نامت که بوسیله آن آسمانها وزمین روشن شد،نامی که گذشتگان وآیندگان راشایسته میکند
امروزسیزده بدره 99تو خونه داشتم قران میخوندم که رسیدم به سوره 99قران یعنی اله خیلی جالب بود چون امسالسال1399است خیلی اتفاقی دوازده کلمه اولو انتخاب کردم ومعنی کردم ویاد سال1399افتادم چون داشتم سوره99را میخوندم، چندتا عدد و کلمه باهم داشت یه نشونه ای یا یک خبری را بهم میداد گفتم برا شما هم بزارمش محسن امیری091098577221 سه تا آیه اول 12حرف داشت با زبون ساده خودم معنیش کردم 1-زمانی که زله ای عظیم زمین را بلرزاند 2-وزمین گنج های خود را بیرون بریزد
و یروس کرونا داره خطرناکتر میشه اگه قبلا شیب کرونا در جهانی روز 1000نفر بود الان تقریبا روزی 50000نفر مبتلای جدید داریم که امروز فهمیدیم بوریس جانسون و ملکه94ساله انگلیس و احسان حدادی هم جزئشونن مالان دو هفته بیرون نرفتیم و روز به روز وضعیت داره بدتر میشه اما متاسفانه مسئولین ما همون طور که قبلا نشون دادن اصلا برنامه خاصی برای کنترل این مشکل ندارن کشور چین خیلی ماهرانه این بیماری را کنترل کرد چین ژاپنم همچنین ام خبر ها از ابتلای زیاد آمریکاییها داره ترکیه
مهمترین اتفاقاتی که امسال از دید من افتاد عبارتنداز مریض شدن پدرم که بدترین اتفاق عمرم بود انشالله همه پدرا سالم باشن اومدن سیل های بسیار عظیم خریدن ماشین که بازم لطف خدا بود شهید شدن سردار سلیمانی وموشک باران امریکا برای اولین بار توسط یک کشور دیگه پاسخ موشکی ایران به آمریکا که همه خوشحال شدن و در نهایت اخر سال اومدن بیماری کرونا اما سال 98هر چقدر هم بد بود اما گذشت انشالله سال جدید سالی پراز خیر و برکت وسلامتی باشه پیشاپیش سال نو مبارک جا داره تبریک ویژه
مدتها بود که هروقت این سوالو ازمون میپرسیدن اکثرمون میگفتیم ثروت اما با اومدن ویروس کرونا به این نتیجه رسیدیم که علم بهتره چون اگه الان همه ثروتمون رابدیم تا ازاین بیماری در امان باشیم بی فایده کرونا اگه شرایطش خوب باشه از پا درمون میاره امروز 29اسفند 1398 همیشه این موقع همه در تب وتاب خرید عید و مهمونی ومسافرت بودیم اما امسال یکی از بدترین نوروزهای عمرمونه انشالله نوروز اینده حسرت از دست دادان چیزیو نخوریم یا نگیم ای کاش عید پارسال خونه پدرومادرو اقوام
امروز17-12-98خبرهای تایید نشده از مرگ ملک سلمان داره شنیده میش البته شاید چندروز پیش مرده باشه چون ماروایت داریم تا 40روز مرگشو مخفی میکنن اما روایت مربوط به مرگ آخرین پادشاه حجازو بخونین ادامه مطالب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها